اروند
اي اروند:
جسدها را به امانت گرفتي تا خاستني تر باشي...
شهدا را در برگرفتي تا كوثري شوي،
تاعاشقان از عطر وجودشان بوي كارون را از فرسنگها فاصله حس كنند
و مشامهاي بوي خوش حضورشان را با طراوت روزهاي
عمليات كربلاي۴ و والفجر۸ در هم آميزند
و ياد آن ياران سفر كرده و لحظات آسماني را زنده نگه دارند.

|
اروند را رودی وحشی خواندهاند؛ با جزر و مدی هولناك. با دو مسیر متفاوت و عمقی وحشتناك؛ اما حالا خروشی همیشگی... بهتر است بگویم اروند رودی وحشی بود، اما اینك برخلاف ظاهر ناآرام و متلاطمش، درونی آرام و مغموم دارد و بیتاب است. اروند! آرام باش، آرام! ما نیز داغداریم.
نخلستانهای اطراف اروند هستند. یكی در خاك ایران و دیگری در خاك عراق ( بصره) چه بسیار وصیتنامهها كه زیر همین درختان نوشته شده است. چه بسیار رازها كه با صاحبانشان پای همین نخلها دفن شده است. چه بسیار نالهها، مناجاتها و... شهادتهاست و شاید رمز اینكه اجر شهید دریا بالاتر از شهید خشكی است در همین باشد كه مجاهد این عرصه نه راه پیش دارد و نه راه پس و نه حتی راه دفاع كردن از خویش. |
ما زنده به عشقیم که با عشق بمیریم
صد مرتبه از داغ تو مردیم و نمردیم

پهلوانی شجاع٬مداحی دلسوخته٬معلمی فداکار٬کشتی گیری قهرمان٬رفیقی دلسوز٬فرماندهی پر تلاش٬استاد تهذیب نفس٬وانسانی عاشق خدا٬...