حتما تا کنون اسم کربلای ایران یا راهیان نور را شنیده ای !!!
حتما تا کنون اسم کربلای ایران یا راهیان نور را شنیده ای !!!

اسمش که می آید
یاد شهیدان بی سر
مفقودالاثر

بچه های بی پدر

و
یاد کربلا می افتم

قبل از اینکه بروی با خود میگویی مگر آنجا چه دارد جز خاک و....
اما...
همین که واردش میشوی همه چیز را فراموش میکنی
و
دوست داری فقط با غروب شلمچه خلوت کنی

وارد طلاییه که میشوی از خجالت نمی توانی سرت را بلند کنی
مدام با خودت زمزمه میکنی
و
به شهدا میگویی :
شرمنده ام

راست است که میگویند مثل کربلاست
یکبار که میروی دیگربی تابی
آنجا که هستی میل برگشتن نداری
دوست داری آنجا بمانی اما...
پس وقتی می روی حواست باشد که کجا قدم میگذاری
خاکش مقدس است
قطره قطرهء خون شهیدان روی خاک ها با تو حرف میزند.
و چقدر زیباست ظهر طلاییه
، در دل آفتاب و بی آب بودن به یاد شهیدان...
نمی دانم از فکه و رمل هایش


از دو کوهه و یادگاری همت هایش

از چزابه و ... چه بگویم.
آنقدر حرف زدن در موردش برایم سخت و سنگین است
که زبانم از گفتنش قاصر است.
باید بروی و ...
پس عزم رفتن کن

بزرگی گفته است : راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد
و هر کس در هر زمره که می خواهد ما را بشناسد
داستان کربلا را بخواند...
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۲ ساعت 20:51 توسط گمنام
|
پهلوانی شجاع٬مداحی دلسوخته٬معلمی فداکار٬کشتی گیری قهرمان٬رفیقی دلسوز٬فرماندهی پر تلاش٬استاد تهذیب نفس٬وانسانی عاشق خدا٬...